محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ این کارگردان جوان، موفق شده است اثری جذاب را به مخاطبان شبکه خانگی تقدیم کند؛ اما «دفتر یادداشت»، بسیار بیشتر از حد ظرفیتهای حقیقیاش، تحسین و تمجید شده است. در واقع، این مجموعه به واسطه برخی عناصر بصری و امتیازاتش، گروهی از مردم و منتقدان را بیش از حد ذوق زده کرده است.
سریال «دفتر یادداشت» در نگاه اول یک کمدی جنایی است که روایتش بر مدار شخصیتی به نام ایرج شکل میگیرد. ایرج پیرمردی است که از بیماری فراموشی رنج میبرد و هر چندوقت یک بار همه چیز را فراموش میکند. داستان سریال از جایی وارد مسیر اصلی اش میشود که حمید، دوست ایرج، او را از آسایشگاه بیرون میبرد؛ اما ایرج که یک کارآگاه قدیمی پلیس است، متوجه عناصر مشکوکی در مرگ خواهرش میشود و برای اینکه فراموش کردن وقایع، او را از مسیر کشف راز این مرگ دور نکند، از دفتر یادداشتی استفاده میکند که خواهرش برایش به ارث گذاشته است. از اینجاست که این شخصیت با مجموعهای از قتلها روبه رو میشود که کشف بخشی از راز آن ها، به واکاوی گذشته افرادنیاز دارد.
این یک پی رنگ بسیار عالی برای تولید محصولی باکیفیت و متفاوت است. فیلم نامه «دفتر یادداشت» در طراحی اولیه اش بسیار جذاب و متناسب با گونه کمدی جنایی به نظر میرسد؛ اما در بسط و گسترش معماهایش به دلیل یک ویژگی از کنترل خارج شده زمین گیر میشود.
ماجرا از این قرار است که وقتی درباره یک مجموعه کمدی جنایی حرف میزنیم، به طبع پیچیدگی معماهای سریال باید در حدواندازههای انتظار مخاطبی باشد که تا حدی خودش را مهیای تماشای یک اثر کمدی (آن هم با نقش آفرینی یکی از محبوبترین هنرپیشههای کمدی تاریخ سینمای ایران) کرده است.
«دفتر یادداشت»، اما در طراحی معماهای جنایی اش کمی زیاده روی میکند و جوری جزئیات قتلها را پیچیده و تودرتو میچیند که مخاطب عادی چندان از این مسیر استقبال نخواهد کرد. درواقع، کمدی سریال کیارش اسدی زاده نسبتی با بخش جنایی آن ندارد.
این مجموعه با درنظرگرفتن نوع مؤلفههای معمایی و جنایی اش، بسیار دقیق و در حد سریالهای خارجی جنایی متوسط به بالا طراحی شده، اما کمدی این مجموعه نزدیک به کمدی فیلمها و سریالهای متوسط به پایین ایرانی است. بخش عمدهای از شوخیهای این سریال، در ارتباط بین دو شخصیت ایرج و حمید، مراودات ایشان با زن ها، شوخیهای کلامی دوپهلو، واکنشهای دفعی و فی البداههای که مختص عطاران است و مواردی از این قبیل شکل میگیرد که نه تنها نوآورانه و جذاب نیستند، بلکه حتی نخ نما و زرد نیز به شمار میروند.
مهمترین نقطه قوت «دفتر یادداشت» به ویژگیهای بصری این سریال بازمی گردد که این مجموعه را به گونه فانتزی نزدیک میکند. این سریال، مشخصا با الهام گرفتن از آثار تیم برتون و وس اندرسون مقابل دوربین رفته است؛ اما در بهترین حالت، کپی ایرانی آثار فانتزی مهم جهان به شمار میرود و نکته خلاقانه ویژهای در آن به چشم نمیخورد.
مسئله از این قرار است که بخش بزرگی از منتقدان ایرانی و مخاطبان روشن فکرمآب آثار هنری در کشورمان، تمایز مشخصی بین اثر متفاوت در یک رسانه نوپا و اثر اصیلی که در مقیاس بزرگ تری ماندگار باشد، قائل نیستند و به همین دلیل است که از تماشای سریال «دفتر یادداشت» بیش از حد ذوق زده به نظر میرسند.
اثر تازه کیارش اسدی زاده، بی شک یک سریال خوش ساخت با استانداردهای بصری خوب است؛ مجموعهای که در برهوت سریالهای درجه یک در رسانه خانگی، مشخصا بر اساس استوری برد ساخته شده است و فیلم نامه اش ساختار منسجمی دارد. همین چندی پیش، سریال «آکتور» با همین ویژگیها و در ژانری متفاوت، با وقار و متانتی چندبرابر عرضه شد؛ اما حتی نیمی از این حجم تحسین را هم در فضای روشن فکری به دنبال نداشت.
با وجود همه این تحسینهای اغراق شده، «دفتر یادداشت» همچنان یک اثر متوسط است که چند شخصیت آن در حدواندازههای کمدیهای نودشبی دهه ۸۰ اغراق شده و گل درشت از آب درآمده اند و دو شخصیت اصلی و پابه سن گذاشته اش، گاهی شوخیهایی با هم میکنند که حتی برای نوجوانان نیز دون شأن به شمار میرود. جدا از همه این مسائل، «دفتر یادداشت» یک برگ برنده بی نظیر دارد و آن حضور رضا عطاران، پس از سالها دوری از عرصه سریال و در نقشی کاملا متفاوت است.
واقعیت این است که حتی بدترین نسخه عطاران هم میتواند بدترین آثار نمایشی را به اوج محبوبیت برساند، چه برسد به یک رضا عطاران سرحال و از محاق برگشته در سریالی که انصافا از لحاظ ویژگیهای بصری و شیوه روایت، جذاب و متفاوت است. با این همه، «دفتر یادداشت» در حافظه شبکه نمایش خانگی به عنوان یکی از آثار متوسط به بالا و نه به مثابه یک شاهکار، جایگاه قابل قبولی خواهد داشت؛ هرچند نه به اندازه شوق و واکنشهای مثبتی که از برخی منتقدان در نشستهای محفلی دریافت میکند.